ღღ نازدار مامانش ღღ

ای ماهان شیرینم

ای ماهان شیرینم آرزوی دیرینم بهشت میشه دنیا وقتی تو رو میبینم ای ماهان طناز من پسر ناز من به درد دل تو چاره...

نویسنده : مامان

12:07

20 فروردين 1390

423 0 6 ادامه مطلب

با عزیز دلم رفتیم پارک نمیدونین چی کار میکرد از سرسره میرفت سراغ تاب بعد میگفت مامانی (عباسی) بعد رفت روی چمنها شروع کرد به دویدن خیلی ذوق زده شده بود . یه روزم بردمش طبقه چهارم فروشگاه رفاه اونجا تاب و سرسره کوچولو و استخر توپ داره ماهان اونجا رو خیلی دوست داره آخه وسایلش کوچیکه و بدون کمک من خودش بازی میکنه تازه یه خونه کوچولو داره که توش صندلی هست و بچه ها میرن توش وبا اسباب بازی های توش کلی بازی میکنن خلاصه به ماهان حسابی خوش گذشت. &nb...

نویسنده : مامان

12:06

20 فروردين 1390

475 0 9 ادامه مطلب

چهارشنبه سوری

ماهان شب چهارشنبه سوری با باباجی رفت بالکن. با هم فشفشه و منور روشن کردن . ماهان حسابی ذوق میکرد الهی به همه خوش بگذره &nbs...

نویسنده : مامان

12:01

20 فروردين 1390

396 0 0 ادامه مطلب

روز اول عید

اولین روز عید و من و ماهان رفتیم بیمارستان پیش بابا جون ماهان آخه بابام حالش بد شد بستریش کردن باباجی ماهانم با ما نیومد آخه سرما خورده . بعد خاله پروانه با همسر و دختر نازش اومدن خونمون . برامون خیلی سخت بود هر سال همه خونه بابا جون جمع میشدیم ولی امسال.............. خدایا قسمت میدم تو این سال جدید لباس عافیت بر تن تمام بیماران به خصوص بابای ...

نویسنده : مامان

11:59

20 فروردين 1390

535 0 6 ادامه مطلب