این چند روز سرم خیلی شلوغ بود از یه طرف تغییراتی در وسایل و دکوراسیون خونه دادم و از یه طرف ماهانی مریض شده بود اولش دلش درد گرفت و هر ٥ دقیقه میبردمش دستشویی الهی بمیرم از درد به خودش می پیچید و گریه میکرد شبش هم تب کرد با دکترش که تماس گرفتم نبود مجبور شدم از شربتی که دفعه قبل برای دل دردش داده بود بهش بدم ولی فایده نداشت آبریزش بینی و سرفه هم بهش اضافه شد و برای یکشنبه براش وقت گرفتم دکترش بعد از معاینه گفت که سرما خورده شکمش هم برای همین درد میکرده شب قبلش هم من ابگوشت درست کرده بودم ماهان هیچ وقت از آبی که نون توش خرد شده به اصطلاح (تیلید) نمیخوره باباجی به زور به ماهان یه کم داد همه رو بالا آورد دکترش ...