ماهانماهان، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

ღღ نازدار مامانش ღღ

به یاد پدر

1390/5/4 14:04
نویسنده : مامان
733 بازدید
اشتراک گذاری

پدرم

سایه ای بود و پناهی بود و نیست

شانه ام را تکیه گاهی بود و نیست

سخت دلتنگم ،  کسی چون من مباد

سوگ ، حتی قسمت دشمن مباد


آن گنج نهان در دل خانه پدرم بود
هم تاج سرم بود، هم بال و پرم بود

هر جا كه ز من نام و نشاني طلبيدند
آوازه نامش سند معتبرم بود

۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩


دوست دارم این پست و به پدرم تقدیم کنم ....
بابای خوبم خیلی زود بود که از پیش ما بری
آخه نگفتی ما که مادر نداریم بی پدری رو چطوری تحمل کنیم
بابای مهربونم باورم نمیشه دیگه نیستی
دلم برای دیدن چشمهای قشنگت تنگ شده است
دلتنگی هایم همیشگیست
اشکهای روی گونه ام تمام نشدنی نیست
آنقدر اشک ریخته ام که دیگر همه جا را خیس میبینم ، آنقدر لحظه های زندگی
را با غم و غصه سپری کرده ام که برای همیشه همنشین غمها شده ام.
بابا هستی اما نیستی ، بابا در قلب من هستی اما در کنارم نیستی.
بابا رفتی ،و سهم من از رفتنت قطره های بی گناه اشکهایم است...
نمیدونم دیگه غم دلم و به کی بگم تا سبک بشم
آخه همدم بودی ،مونسم بودی ،غمخوارم بودی
حالا دیگه نیستی اما فقط خاطراتت هست
پس دلم رو با خاطراتت خوش میکنم ...

اینو بدون که هیچ وقت یادت از قلبم بیرون نمیرود ...

۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩


با سلام به تمامی دوستان خوبم
از همه دوستانی که با من تماس گرفتن (مونا جون ,سمیه جون )
و کسانی که تو وبشون برام پست گذاشتن (بابای پرهام جون ,بابای زهرای نازم ,مامان فرشته ها ,مامان هامان عزیزم,
مامان محمد رضای گلم,مامان سهند عزیزم ,سید مهدی عزیز)

و تمام کسانی که با گذاشتن کامنتهای زیبا باعث شدن
که روح و قلب من کمی تسکین یابد
و تمام کسانی که برای پدرم دعا کردن ......

از همه و همه بینهایت ممنون و سپاسگزارم ...


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (56)

مامان آريا
3 مرداد 90 9:46
عزيزم با تمام نوشته هات گريه كردم چون با غمت آشنام خيلي سخته از خدا فقط برات صبر مي خوام به خاطر ماهاني هم كه شده يه كم صبوري پيشه كن و زياد جلوش گريه نكن گناه داره خدا پدرتو بيامرزه
مریم مامان درسا
3 مرداد 90 10:38
سلام عزیزم تو این چند روزه که میومدم و میدیدم هنوز خبری ازت نیست بیشتر دلم میگرفت ،خدا پدرتو بیامرزه خیلی مواظب خودت و ماهان گلم باش خدا بهت صبر بده
ملیحه
3 مرداد 90 11:19
سلام عزیزم .میدونم روزای تلخ و سختی رو میگذرونی .اما بخاطر ماهان جون صبوری کن .از خدا برات لرزوی صبر دارم . خدا پدرت رو رحمت کنه
مامان نازدونه ها
3 مرداد 90 12:03
روحش شاد
محمد گیان
3 مرداد 90 12:17
سلام خاله زیبا نوشتی خدا بهتون صبر بده ماهان جون ببوسسسسسسسسسسسس
مامان ابوالفضل
3 مرداد 90 12:58
ایشاالله روح پدرتون از داشتنه همچین دختر مهربونی شاد باشه، امیدوارم که به مقام والایی نائل بشن مراقب خودت و ماهان گلمون باش
مامان مانی جون
3 مرداد 90 15:15
تسلیت میگم خدا رحمتشون کنه خدا نگهدار عزیزات باشه و بهت غم نده
مریم (مامان روشا)
3 مرداد 90 15:54
عزیزم غم سنگینیه میدونم منم برادر عزیزمو 41 روزه که از دست دادم واقعا" متاسفم و روحش شاد
مادر سامان
3 مرداد 90 16:19
سلام خدا بهتون صبر بده آخرین غم زنگیتون باشه خدا شما رو برای ماهان جون نگه داره واقعا ناراحت و متاثر شدم
مامان علي
3 مرداد 90 16:54
سلام عزيزم.هر روز ميومدم به وبت سر ميزدم ببينم اومدي يا نه.خدا صبرت بده . اميدوارم خودت و شوهرت و ماهان گلم ساليان سال كنار هم به خوبي و خوشي زندگي كنيد.روح پدرتون شاد
مامان شازده کوچولو
3 مرداد 90 17:00
سلام عزیز دلم خدا بهت صبر بده ، اشکم نمیزاره بیشتر بنویسم..........
مامان پارسا جون
3 مرداد 90 17:01
سلام دوست گلم خوبی؟بهتری؟ ماهان جونم خوبه؟ امیدوارم تونستی باشی تا حدودی با این قضیه کنار اومده باشی.حد اقل به خاطر پسرت. دلمون برات تنگ شده بود. خدا رحمت کنه پدر بزرگوارتو
مامان نسترن
3 مرداد 90 17:58
سلام خانوم. بازم از اعماق وجودم تسلیت می گم. حالا همسرت و پسر گلت به تو نیاز دارن. به خاطر وجود اونها صبر داشته باش عزیزم
مامان تربچه
3 مرداد 90 19:09
خدا رحمتشون کنه و خدا صبرتون بده
مامان وانیا
3 مرداد 90 22:19
برایت واقعا متاسف شدم از خدا میخواهم روح پدر محترمتان را قرین رحمت خود گرداند و برای شما صبر آرزو میکنم
مامان آنیسا
3 مرداد 90 23:59
سلام دوست عزیزم امیدوارم خداوند بهت صبر بده وپدر خوبتو بیامرزه .من واقعا درکت میکنم چون با هم همدردیم ماهان ناز منو ببوس
نازنین نرگس نفس مامان
4 مرداد 90 2:42
سلام عزیزم با تمام وجود از خدا میخوام که صبر این غم بزرگ رو به شما بده واقعا بی مادری سخته و بعد از مادر تکیه گاه پدره ولی افسوس که پدر هم رفت تسلیت میگم روحش شاد
مامان زهرا نازنازی
4 مرداد 90 3:23
سلام عزیزم الهی خدا بهت صبر بده با خوندن این پست دلم لرزید و اشک از چشمام جاری شد. نمیدونم چطور باید این روزها رو تحمل کرد روحشون شاد
مامان امین حسین(مهرناز)
4 مرداد 90 8:29
سلام عزیزم بهتری امیدوارم خداوند بهتون صبر بدهد و همسر و ماهان جون رو براتون نگه دارد والدینتان به ظاهر کنارتون نیستند ولی همیشه مواظب و به فکر شماهستند
مامان نازدونه ها
4 مرداد 90 9:08
تولد نی نی کوچولو مبارکه
مامان پارساجونی
4 مرداد 90 11:02
سلام عزیزم.خیلی از خوندن نوشته هات دل ازرده و متاثر شدم .خدا پدرتون رو رحمت کنه و به شما صبر بده. به خاطر ماهانت و همسرت قوی باش .امیدوارم همیشه شاد باشی و غمی توی زندگیت نبینی.
مامان پریسا
4 مرداد 90 11:10
خواهش میکنم عزیزم شما باید به خاطر همسر و ماهان عزیز تحملت را زیاد کنی. خدا به شما صبر بده.
مامان حسین
4 مرداد 90 11:28
سلام دوست خوبم عزیزم خیلی خیلی سخته از دست دادن عزیز خدا بهت صب بده.روح پدرت قرین با اهل بیت و معصومین...انشالله.
آزی مامان آرتینا
4 مرداد 90 12:01
خدایش بیامرزاد صبور باش مامان مهربون
مامان پارسا
4 مرداد 90 12:06
سلام خانمی بازم بهت تسلیت میگم وخوش حالم که تونستی مجدد برگردی خیلی نگرانت بودم وهر روز بهت سر میزدم که ببینم اومدی یا نه؟ غم از دست دادن پدرت هممونو شوکه کرد امیدوارم دیگه غم نبینی خانمی
مامان نیایش
4 مرداد 90 12:06
سلام خانومی ایشالا که دیگه غم نبینی می دونم چه قدر سخته ولی بدون اونا جاشون خیلی از ما بهتره شاد باشی مراقب ماهان جون باش التماس دعا
رز
4 مرداد 90 12:14
خیلی مطالبت دردآوره مارو شریک غمت بدون الهی قربون دل پر غمت برم به خاطر ماهان جون بیشتر صبوری کن می دونم که خیلی دشواره مواظب خودت و ماهان عزیزم باش
مريم مامان ماهان
4 مرداد 90 12:46
بازم تسليت ميگم. روحش در آرامش
کوثر
4 مرداد 90 13:18
سلام ممنون که پیشم اومدید بهترین هارو تو بهشت براشون آرزو میکنم
شکوفه گیلاس
4 مرداد 90 14:00
سلا م مامان ماهان خوشحالم که برگشتی.ما رو مثل دوستهای واقعی خودت بدون.
معصومه مامان سهند
4 مرداد 90 14:11
سلام عزیزم. خدا صبرتون بده. امیدوارم غم آخرتون باشه و شادی زندگی درهاشو به روتون باز کنه. ممنونم از حضور گرمت
فریبا
4 مرداد 90 15:40
سلام با کلمه کلمه نوشتت گریه کرئم چون منم با این درد اشنا هستم مخصوصا این: آن گنج نهان در دل خانه پدرم بود هم تاج سرم بود، هم بال و پرم بود هر جا كه ز من نام و نشاني طلبيدند آوازه نامش سند معتبرم بود چون این متن روی سنگ قبر پدرو حک شده اونم به در خواست بچه هاش که یکیش منم خدا همه پدران از دست رفته رو رحمت کنه از جمله پدر شما رو خدا بهت صبر بده عزیزم
مریم
4 مرداد 90 15:51
سلام عزیزم بهتون تسلیت میگم امیدوارم هیچ وقت غم نبینی روحش شاد خدا به شما صبر عنایت کند
مامان سویل
4 مرداد 90 17:05
سلام خانمی بازم تسلیت می گم خدا صبرت بده می دونم خیلی سخته ولی تو کار خدا نمیشه دخالتی کرد و این یک واقعیته که هممون باید قبولش کنیم مرسی با این حالت بازم بهم سر زدی ای کاش از دستم چیزی میومد کاری می کردم ولی افسوس
مامان محمد رضا ( هدی)
4 مرداد 90 17:41
سلام عزیزم باز هم به شما و خانواده محترمتان تسلیت میگم
نمایندگی بیمه سامان
4 مرداد 90 17:59
salam vazifast azizam.mahano beboosid.
مامان پریا
4 مرداد 90 18:14
بهتون تسلیت می گم از خدا می خوام صبر بهتون بده با کمه به کلمه ی حرفات گریه کردم متأسفم که نمی تونم تسکینت بدم تنها کاری که ازم بر می آید فقط اینه که از خدا بخوام روح پدرتون رو قرین آرامش کنه و به شما و خانوادتون صبر ببخشید دیر خبر شدم بازم تسلیت می گم
مامانه کیان
4 مرداد 90 23:18
سلام عزیزم شرمنده دیر متوجه فوت پدر عزیزتون شدم از اعماق وجودم تسلیت می گم و امیدوارم سایه شما و همسرتون بالای سر ماهان عزیز باشه.غم از دست دادن پدر سخته خدا بهتون صبر بده , و روح پدرتون غرق رحمت باشد.
بابای زهرا کوچولو
5 مرداد 90 2:25
سلام.اولا تسلیت مجدد و ارزوی سلامتی برای بازماندگان وثانیا .خوشحال شدم دوباره برگشتید .
مامان هلیا
5 مرداد 90 8:55
سلام عزیزم خدا صبرت بده گلم ، نعمت پدرومادر از بزرگترین داده های خداونده ، و از دست دادنشون از بزرگترین مصیبتهاست . خدا قرین رحمتشون کنه . من هم پدرم رو 5/1 ساله ازدست دادم ولی هنوز در شوک ام .
بابا محسن
5 مرداد 90 9:39
خداوند پدر و مادرتون را رحمت کنه و روحشون شاد . امیدواریم همیشه از شما خبرهای خوب دیگه بشنویم ... مثل تولد گیسو جون قدم نو شکفته مبارک
سارا
5 مرداد 90 9:44
سلام دوست خوبم اگر بدونی چقدر برات غصه خوردم ولی می دونم تو خیلی صبور و مقاومی بهت افتخار می کنم
مادر نیایش کتاب آفرینش
5 مرداد 90 10:51
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد من هم تسلیت می گم . امیدوارم روحشون قرین رحمت الهی باشه . من هم 10ماهه که پدرم رو از دست دادم و کاملا غمت رو درک می کنم .
مامان طاهره
5 مرداد 90 10:55
مامان ماهان عزیزم ،ببخشید من دیر متوجه شدم ،تسلیت می گم ،روحشون شاد باشه،خدا بهتون صبر بده.
مامان شیدا
5 مرداد 90 11:03
سلام عزیزم خوبین؟ من رمز رو برات تلگراف زدم
کاکل زری یا ناز پری
5 مرداد 90 11:07
دوست عزیزم خیلی خوشحالم که امدی و دوباره برامون می نویسی دلم برا ماهانی یه ذره شده بود انشاالله هیچ وقت رنگ غمو نبینی همیشه شادو خوشحال
محمد حسین عشق جاودان
5 مرداد 90 12:12
عزیزدل مبهت دوباره تسلیت میگم .این رسم روزگاره ... خدا مادرت رو هم رحمت کنه .مواظب خودتون باشین دوستون دارم عزیزم
سنجاقک
5 مرداد 90 12:43
وقتی درد و رنج تنهایی به سراغتان می‌آید با آن رودررو شوید، بدون کوچکترین اندیشه گریز، در آن بنگرید. (کریشنا مورتی . درباره این چیزها بیندیشید) ------------------------------------------------------- دوست من سلام چندین بار امدم و سعی کردم برایت چیزی بنویسم برای همدردی ،تسلیت ، وصبر ولی اشک امانم نداد و واژه ها یاریم نکردند . امیدوارم این مصیبت را با صبر از سر بگذرانی . برای تو ماهان گلم وهمسر مهربانت از خداوند صبر وسلامتی را طلب میکنم
samira
5 مرداد 90 16:59
ماهان مامان ماهان مام آپیماااااااااااااااااااااااااااااا
haleh & termeh
5 مرداد 90 17:05
خدا رحمتشون کنه...واقعا سخته.مخصوصا در این روزگار که فقط محبت آدمهارو بهم نزدیک میکنهو دوری از بعضی ها خیلی مشکله انشاا کنار عزیزانت همیشه شاد باشید و مهمتر از همه سلامت امین ********************************* عزیزم از اینکه همیشه به من ودخترم لطف داری وبرامون پیام میزاری ممنونم
mamane amir ali
5 مرداد 90 17:59
ghoseh nakhor azizam marg hagheh.doset daram.boosssssssssssssssssss.tavalodeh giso khanoom ham mobarak.
مامان سید ابوالفضل
6 مرداد 90 2:53
تو نیستی که ببینی چگونه عطر تو در عمق لحظه ها جاری است چگونه عکس تو در برق شیشه ها پیداست چگونه جای تو در جان زندگی سبز است . . . تو نیستی که ببینی چگونه با دیوار به مهربانی یک دوست از تو می گویم تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار جواب می شنوم تو نیستی که ببینی چگونه دور از تو به روی هرچه در این خانه ست غبار سربی اندوه بال گسترده است تو نیستی که ببینی دل رمیده من بجز تو یاد همه چیز را رها کرده است غروب های غریب در این رواق نیاز پرنده ساکت و غمگین ستاره بیمار است دو چشم خسته من در این امید عبث دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است تو نیستی که ببینی
سمیه: مامان مسیح
7 مرداد 90 3:02
عزیزم....به خدا حس و حالت رو درک میکنم... اشکمو در آوردی با نوشته هات.... خدااااایا به بزرگیت قسمت میدم...به دوست عزیزم....صبر و تحمل زیادی بده تا بتونه این داغ رو تاب بیاره... خیلی دوستش دارم...نمی تونم ناراحتیش رو ببینم... کمکش کن خدا....تنهاش نزار
ملی
8 مرداد 90 13:49
آن کس که مرا روح روان بود پدر بود آن کس که مرا راحته جان بود پدر بود افسوس که رفت از سرم ان سایه رحمت آن کس که برایم نگرتن بود پدر بود این سنگ نوشته پدر منه و پدر شما دقیقان توی ساله پدر من به رحمت حق رفتن یه جورایی هم درکت میکردم هم داغم تازه شده بود خدایش بیامرزاد
مامانی شیما وحدیث
14 مرداد 90 3:30
سلام دوست نازنینم .خدا من و مرگ بده که خیلی دیر ازاین موضوع مطلع شدم . من حدود 15روز تو سفربودم جاتون خالی سوریه وجاهای دیگه بود واصلا به انیترنت دسترسی نداشتم .تقریبا از اواخر تیر تا دوروز پیش . خیلی خیلی متاسفم امیدوارم که خدا صبر وتحمل به دوست نازنینم بده وبا وجود ماهان جون غم بی پدری رو احساس نکنی . برای شادی روح اون بزرگوار الفاتحه مع الصلوان
مامان روژین
3 شهریور 90 0:48
آخ که من برای دلت بمیرم .


خدا نکنه عزیزم