هوررررررررررررررررررررررا ما برگشتیم
با سلام به همه دوست جونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــام
و تشکر از همه اونایی که جویای احوال ما شدن از تک تک شما متشکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرم
تقدیم به همه دوست جوناااااااااااااااااااااااااام
اى دوست پايبند وفا بودم و هستم
والله كه من اهل صفا بودم و هستم
دانى ز چه اين دل به خودش مي بالد
از اينكه فداى رفقا بودم و هستم
هزار شاخه گل سرخ از گلستان کوچک قلبم
پیشکش وجود آسمانیتان ، به خاطر مهربانیتان !
ما با وفقه ای طولانی
که تا حالا پیش نیومده بود
برگشتیم اما دلایل نبودمون اولا
دنبال خونه گشتن و در آخر تمدید دوباره
دوما کمر درد شدیدی که گرفتم و باعث شد
چند هفته ای استراحت کنم تا یه کم خوب بشه
اما ماهانی رو تو کلاس ژیمناستیک ثبت نام
کردم تا یه ورزشکار حرفه ای بشه خیلی خوشش
اومده کلی کیف میکنه تازه کوچکترین بچه کلاسشونه
اصلا همکاری نمیکنه و هر کاری که دوست داره انجام میده
میره داخل رینگ مشت زنی و کلی شیطونی میکنه عاشق وسایل
بدنسازیه مسئول اونجا بهش میگه هر وقت بزرگ شدی اینجا بیا با اینکه
حرکات مربی روانجام نمیده ولی حواسش هست وقتی میاد خونه
میگه خانم اینطوری میکنه روزای ژیمناستیک بقدری خسته
میشه تاخونه میایم سریع میخوابه و وقتی بیدار
میشه حال نداره حرف بزنه و من باید
ماساژش بدم تا سرحال بشه ...
تو این مدت خاله پروانه و پریا
اومدن خونمون ماهان کلی با پریا بازی
کرد ماهانی تا به پریا دست میزد جیغش
میرفت هوا مدام با هم دعواشون میشد اونم
سر اسباب بازی بعد اون یکی خاله و عرفان شیطون
اومدن که حسابی با عرفان بازی کردی چون عرفان بزرگتره
ازش حساب میبرد و حرفش رو گوش میکرد و اما تمام اسباب
بازیهاش و خراب میکنه و و می شکونه یا از بالکن می اندازه پایین
بعد میگه مامانی گتم(گفتم) اسباب بازی نخر ...
براش شلوار جین کشی و یه پلیورخوشگل خریدم لباساشو
پوشوندم و رفتیم بیرون و اومدیم خونه دوباره کاری پیش
اومد که باید باز می رفتیم لباساشو عوض نکردم تا
کارمو انجام بدم ماهانی دور از چشم من قیچی
رو برداشته بود یه دفعه دیدم دمپایی رو
فرشی منو پاره کرده بعد اومدم
لباساشو مرتب کنم باورتون
نمیشه پایین پلیورش
رو پاره کرده بود
و دمپای شلوارش
رو هم قیچی کرده بود من
از عصبانیت نمیدونستم چیکار کنم
یه دونه زدم به باسنش شروع کرد به گریه
کردن گریه ای که دل سنگ رو هم آب میکرد بعد
بغلش کردم گفت مامانی ببشید (ببخشید ) بعد شروع
کرد منو بوسیدن منم شروع کردم به گریه کردن
آخه عذاب وجدان شدیدی گرفتم ....
امیدوارم که خدا منو ببخشه .......
و اینکه انگلیسی کلمات
(سیب _ کیف _ سلام _ سگ _ آب _ماهی )
رو یاد گرفته هر وقت ازش میپرسم سریع جواب میده ......
ماهانم :
به تو سوگند ! به راز گل سرخ و به پروانه که
در عشق فنا می گردد زندگی زیبا نیست ، آنچه
زیباست تویی تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی .
اینجا ماهانی مانتوی خاله هیحانه (ریحانه )رو پوشیده
اینجا ماهانی قل خورده بود و روی پریا خوابیده بود