ماهانماهان، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

ღღ نازدار مامانش ღღ

خرید کردن با ماهانی شیطون....

    برای خرید من و ماهانی با هم رفتیم بیرون یه کم سخت بود کلا از وقتی ماهان بدنیا اومده خیلی خیلی کم پیش کسی گذاشتمتش همیشه با خودم بردمش میگم نکنه یه وقتی مزاحم کسی باشه بله با هم رفتیم پاساژ آکسفورد تو خیابان جمهوری و بیشتر خریدهات و اونجا کردیم دوتا شلوار جین ،یه پیرهن مردونه که خیلی بهت میاد چند دست لباس تو خونه ،دو تا بلوز ،چند جفت جوراب ،یه جفت کتونی  خوشگل ،و شورتهای بن تن ،بلوز بن تن ،سویشرت اسپرت  هر سال خیابان بهار هم میرفتم و کلی باهات درگیر میشدم آخه سر پاساژ از این فیلها و قطارهایی داره که پول میندازی توش تکون میخوره یه بار که سوار میشدی پیاده هم نمی شدی بازم میخواستی ولی خدارو شکر ...
16 اسفند 1390

بی حوصله بودن مامانی ........

گاهی دلم می خواهد از همه فرارکنم بروم به آنجا که هیچ کجا نیست و دو دستی ، تنهایی ام را بچسبم و قلم و کاغذم را و بنویسم از تنهایی از عشق برای دلم شاید کمی آرام گیرد... سلام به همه دوستای خوب و مهربونم مدتی میشه که حس نوشتن ندارم و اصلا سراغ نت نمی اومدم هر چی که به سال جدید نزدیک میشه بدتر میشم دوست ندارم که عید بیاد ولی مگه میشه که زمان رو متوقف کنم ای کاش میشد ........چطوری سال جدید رو بدون حضور پدرم شروع کنم ،چطور جای خالیشو ببینم ،هر وقت میرم پیش زن بابام ماهان قاب عکس بابام رو بر میداره و بوسش میکنه و میگه خدا بابا جونو بیامرزه هر چی که میگذره نبود پدرم ر...
14 اسفند 1390

*♥* تولد رئیس جمهور خوش تیپ*♥*

  یه کیک خیلی خوش طعم ، با چند تا شمع روشن یکی به نیت تو یکی از طرف من الهی که هزار سال همین جشنو بگیریم به خاطر و جودت به افتخار بودن علی جونم تولدت مبارک فوووووووت ..... فووووووووت .... فوووووووت ..... فووووووووت ... فوووووووت .... بیا شعما رو فوت کن !!! تولدت مبارک !!! امروز با شکوهترین روز هستیست روزی که آفریدگار تو را به جهان هدیه داد و من میترسم به تو تبریکی بگویم که شایسته تو نباشد به زمین خوش آمدی فرشته ی مهر و زیبایی تولدت مبارک ...
5 اسفند 1390

خونه تکونی من و ماهان

چند روزی میشه که خونه تکونی رو با ماهانی شروع کردیم اونم چه خونه تکونیی ....... بابایی که اصلا در این زمینه کمک نمیکنه تازه من و ماهان کتاباش رو جابه جا کردیم ... قالیچه کوچیک آشپزخونه رو جمع کرده بودم که بشورم ماهانی اومد گفت مامانی آخه اینو برای چی جمع کردی گفتم کثیفه گفت :گتم اینو کسیب نکن گفتم ببخشید گفت :خواش میکنم ماهان هم تو این اوضاع و احوال شلوغ کاریش گل کرده بود و هر کاری که دوست داشت میکرد هر چی که تو اتاقش بود بیرون آورده بودو داشت بازی میکرد منم گیج شده بودم داشتم گردگیری میکردم که گفت مامانی خسته شدی بیا استراحت کن حواسم نبود دستم خورد به بخار...
3 اسفند 1390

✰✰ وقتی که ماهان قصه میگه .....

  دیروز برام قصه میگفتی منم با لذت تمام داشتم گوش میکردم قصه شنگول و منگول رو میگفتی وسطای قصه هم یادت میرفت من کمکت میکردم بعد میگفتی مامانی بخواب دیگه ..... حالا گوش میکنیم به قصه شنگول و منگول با صدای ماهانی مواظب باشین خوابتون نگیره   اینم لی لی حوضک با صدای ماهانی   ...
26 بهمن 1390

❤❤❤ ولنتاین مبارک ❤❤❤

عشق آن نیست که هر لحظه کنارش باشی عشق آن است که پیوسته به یادش باشی ماهان جونم قلبمو هدیه می دم بهت . مواظبش باش . نه به خاطر اینکه قلبمه به خاطر اینکه تو توشی   همسر خوبم امیر جان  اگر باران بودم انقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم ولی افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم دوستای خوبم ولنتاین مبارك  همراه یك بغل گل رز ...
25 بهمن 1390

رفتن به نمایشگاه اسباب بازی

سلام به همه دوست جونام این مدتی که نبودم تلفن خونه مون به علت کابل کشی قطع بود ممنون از همه شما که جویای احوال ما بودین این پست رو قبلا آماده کرده بودم ولی .... روز شنبه به ماهان جونم رفتیم نمایشگاه اسباب بازی تو خیابان حجاب نمایشگاه خیلی خوبی بود من که خوشم اومد غرفه های خوبی هم داشت انواع بازیهای فکری ، پازلهای چوبی ، عروسک ، سی دی ،و ..... برای ماهان خمیر بازی ، رنگ انگشتی ، پاستل رنگی ، لگو ،ماشین ،برچسب ، نرم افزار هوشمند آرین و سی دی زبان  Tell me More kids 1 رو خریدم من از نرم افزار آرین خیلی خوشم اومد وقتی نصبش میکنیم هوشمنده و خودش اسم ماهان رو میگه و سه تا از کارهای خوب ماهان رو به...
23 بهمن 1390